چگونه موقعیت های پیچیده را حل کنیم؟ 9 بهترین نکته
مشاجره در خانه، تقاضا برای موقعیتهای پیچیده و تابستانها (و بعداً، سالهای مدرسه) که بچهها با پدربزرگ و مادربزرگشان سپری میکردند، سالها ادامه داشت. در نهایت، صدای دیوانه وار برای کمک و نجات
ناگهان، کلر*، مادر میانسال سه فرزند، همسر و دختری که در گذشته شغلی عالی داشت، متکی به حمایت خانواده و مواد مخدری بود که زندگی او را تباه می کرد.
این داستانی است که می توان از معتادان، جنایتکاران، قربانیان و مجرمان در همه جای دنیا گفت. اما نه کلر و نه آنها محور این داستان نیستند. از آنجا که خانواده ها، دوستان، و جوامع درگیر با هر فرد در مرکز این درام های مداوم و بی پایان هستند، زیرا مردم در سراسر جهان فقط زندگی خود را توسط کلر زیر و رو نمی کنند.
برای کلر، پدربزرگ و مادربزرگ بیمارش ابتدا بودند، سپس مادر و ناپدری دوست داشتنی او، که پس از مرگ پدربزرگ و مادربزرگش، او را پذیرفت. او فرزندان, who were also battling addiction, struggled with how to support their mother when she needed cash, a car, or to be freed from jail.
اولین نوه او که در یکی از حبس های متعدد کلر به دنیا آمد، توسط برادرش بزرگ شد و او نتوانست در اولین، دومین یا پنجمین سالگرد تولد کودک شرکت کند. درخواست های او برای کمک مالی بارها توسط خاله هایش پذیرفته شد. او به طور متناوب توسط همسرش گرفته و بیرون انداخته شد. او دزدی کرد، دروغ گفت و خودش را جمع و جور کرد، اما دوباره به مسیر زندگی کشیده شد که هنوز کنترلش را نیاموخته است.
هیچ کس هم مطمئن نیست که چه کاری انجام دهد.
استفن*، ناپدری کلر و یک واعظ بازنشسته، میافزاید: «شما هنوز احساس میکنید که این وظیفه شماست و نمیدانید چگونه آن را حل کنید.» میتوانیم او را بفرستیم تا با آن افراد زیر پل زندگی کند، یا میتوانیم بگذار اینجا بماند
مدیریت انکار و تصمیمات ضعیف
دانستن نحوه کمک به کسی در بحرانی که تقصیر او نبوده است، مانند تشخیص سرطان، خیانت شریک زندگی، اخراج یا از دست دادن یکی از عزیزان، به اندازه کافی چالش برانگیز است. با این حال، زمانی که فرد مورد نظر در این موضوع سهیم است، خواه اعتیاد، فعالیت مجرمانه، رفتار غیراخلاقی یا الگوی بد زندگی، ما در ضرر هستیم.
چگونه می توانیم بدون تسلیم شدن، پشتیبانی ارائه دهیم؟ چگونه می توانیم در مقام یک دوست یا خویشاوند قابل اعتماد عمل کنیم و در عین حال آنها را در جهت دیگری راهنمایی کنیم؟ آیا حتی این جزء کارهایی است که ما انجام می دهیم؟ چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که تلاشهایمان وضعیت را بهتر یا بدتر میکند؟ و چگونه می توانیم ذهن خود را حفظ کنیم سلامتی در طول فرآیند؟
استیو وایلدسمیت، یک معتاد سابق که از سال 2002 هوشیار بوده و اکنون در Cornerstone of Recovery، برنامهای برای بهبودی اعتیاد در نزدیکی ناکسویل، تنسی، کار میکند، میگوید از اینکه چند نفر نمیدانند از کجا شروع کنند، شوکه خواهید شد.
به گفته وی، برخورد با مسئله از همان ابتدا دشوار است زیرا افرادی که با اعتیاد یا دیگر الگوهای زندگی ضعیف مبارزه می کنند اغلب در انکار زندگی می کنند.
اگر دوست یا خویشاوندی سرطان داشته باشد، وایلدسمیت توضیح میدهد: «شما با کسی طرف نیستید که میگوید: «من سرطان ندارم». از سوی دیگر افرادی که با اعتیاد یا بد دست و پنجه نرم می کنند تصمیمات به سختی موضوع را تصدیق می کنند. و چگونه می توانید به آنها در یافتن راه حلی برای مشکلی که آنها را انکار می کنند کمک کنید؟
برخورد با یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که به طور طولانی مدت اختلال عملکرد را تجربه می کند، بر دشواری وضعیت می افزاید.
به گفته جنیفر گلس، یک درمانگر زناشویی و خانواده در سن برناردینو، کالیفرنیا، «نقش در مواجهه با اعتیاد یا انتخابهای ضعیف بیشتر درازمدت است، اما مواجهه با فقدان یا بیماری اغلب کوتاهمدت و نسبتاً تلقی میشود. صحبت كردن." علاوه بر این، او میافزاید: «وقتی کسی با مرگ یا بیماری دست و پنجه نرم میکند، ما تمایل داریم رفتار «بد» بیشتری را تحمل کنیم، زیرا در نهایت غم از بین میرود، یا اگر کسی خوب نباشد، بهتر میشود و غیره.» این همیشه برای افرادی که معتاد هستند یا در تصمیم گیری مشکل دارند صدق نمی کند.
مشکل ناگفته
شناخت و پذیرفتن موضوع به گونهای که هست، یکی از مؤلفههای مهم برخورد با فردی است که در بحران است.
همه از اتفاقاتی که در حال رخ دادن است آگاه هستند، اما به گفته وایلدسمیت، هیچ کس نمی خواهد فیل را در اتاق نشیمن بزرگ کند. بانک میپرسید: «امروز $500 برداشت کردی؟» زمانی که والدینم مجبور به مقابله با آن شدند. از آن آگاه باشید و از رویارویی با آن نترسید.
وقتی رفتار پسر فرانتینیج * به نقطه شکست رسید، او می دانست که زمان آن رسیده است که به عنوان یک مادر مجرد دست به اقدام شدید بزند و او را از خانه بیرون کند.
فران می افزاید: "من نمی دانم که او چه کار می کرد، اما مواد مخدر در میان بود." او با عصبانیت با من برخورد فیزیکی کرده بود و استخوان یقه ام شکسته بود و قبلاً برای یک حادثه دیگر در مشروط بود. سال آخر او، زمانی که او به دلیل توزیع "مواد مخدر شبیه به هم" دستگیر شد، نقطه اوج بود. من نمی خواستم او را نجات دهم.
در پایان، یک کشیش جوان پسر را پذیرفت و به او کمک کرد تا راه خود را تغییر دهد.
اعتراف به موضوع برای بسیاری از خانواده ها مانند اعتراف به شکست شخصی است. در نتیجه، گفتن یا انجام هیچ کاری تا زمانی که خیلی دیر نشده، ساده تر است.
این به دلیل عوامل مختلفی است. تجربه به خانواده و دوستان آموخته است که این تعارضات دشوار هستند و اغلب نتایج مورد نظر را به همراه ندارند.
مردم تمایلی به این کمک ندارند. رابرت هیز، استاد بازنشسته روانشناسی و مشاوره در دانشگاه بال استیت، پیشبینی میکند که آنها با آن مبارزه خواهند کرد یا در آن خرابکاری خواهند کرد. هنگامی که یکی از اعضای نزدیک خانواده یا دوست تلاش میکند کمک کند، فرد مضطرب مرتباً وضعیت را برمیگرداند و میگوید: «آنها میتوانند خیلی سریع پاسخ دهند». آنها بیش از حد با شما آشنا هستند. آنها در صدمه زدن به شما مهارت دارند. اغلب، یکی از اعضای خانواده یا یک دوست صمیمی ممکن است گزینه ایده آلی برای مدیریت این موقعیت نباشد.
کریس لو، یک درمانگر در حال بهبودی از اعتیاد، ارتباطات باز را بین اعضای خانواده و دوستان در سنگ بنای بهبودی ترویج می کند. این ممکن است در نهایت منجر به یک مداخله گروهی از طرف شخصی شود که یک بحران را تجربه می کند.
برخلاف برنامه تلویزیونی مداخله، چنین رویکردی باید هر تعداد که عملی است درگیر کند، که به گفته لو، 25 عدد ایده آل است.
"این باید یک دوست یا همکار باشد." به گفته لو، همه باید از آنچه در حال وقوع است آگاه باشند زیرا باید بسیار واضح باشد.
به گفته Wildsmith، این نوع اقدام اجتماعی، که همیشه باید شامل یک درمانگر واجد شرایط برای کمک به هماهنگی و میانجیگری در روند باشد، نه تنها این ایده را به وجود میآورد که تغییر ضروری است، بلکه همچنین بیانگر این است که "افراد زیادی وجود دارند که به آنها اهمیت میدهند."
چنین همکاری هایی به انزوا می پردازد، که مانع اصلی درمان است.
به گفته لو، "این یک بیماری انزوا برای ما است." لو میگوید هر چه برای همه بهتر باشد، «هرچه بیشتر با هم ارتباط برقرار کنیم، بیشتر خانوادهها و کلیساها را از این ننگ کم میکنیم».
گفتار و گوش دادن اختیاری
تماس یک دوست یا یکی از اعضای خانواده که زندگی آنها (برای اولین بار یا صدمین بار) به دلیل کار خودشان در حال فروپاشی است، می تواند در هر زمانی اتفاق بیفتد، حتی در نیمه های شب یا در یک بعد از ظهر کاملاً عادی. و ما برای ابراز احساسات، عمل کردن یا گفتن حرف درست تلاش می کنیم.
مهم ترین اقدام احتمالاً این است که به هیچ وجه اقدام نکنید.
سندی تریسی، کشیشی که به طور مرتب با خانواده هایی که در روزهای سختی زندگی می کنند سروکار دارد، می گوید که اولین کاری که انجام می دهد این است که فقط گوش کند و بگذارد اوضاع خودش به خوبی حل شود. "افراد آموزش ندیده تمایل دارند با مردم صحبت کنند و به آنها کمک کنند." چالش برانگیز است، اما فقط باید توجه کنید.
به گفته تریسی، تنها با گوش دادن به حرف های طرف مقابل بدون جانبداری یا قضاوت کردن، می توانید نقش مکمل را ایفا کنید.
هیز موافق است. او تاکید می کند که "حضور یکی از با ارزش ترین چیزها است."
از طریق این جلسات گوش دادن، ممکن است بتوانید فردی را به کمک های اضافی، مانند کشیش، مشاور، مددکار اجتماعی، یا - در موارد جدی تر - برای تماس با خدمات بحران سیار ارجاع دهید.
تعریف محدودیت ها
به جای اینکه فقط در تماس باشید، تعیین حد و مرز در روابط در واقع به فردی که در مضیقه است کمک بیشتری می کند.
وقتی ماسکهای اکسیژن در هواپیما فرود میآیند، گلس توصیه میکند قبل از گذاشتن ماسک روی مسافر دیگر، ماسک را روی خود بگذارد. "اگر سالم نیستید چگونه می توانید به طرف مقابل کمک کنید؟"
این می تواند به معنای امتناع از دروغ گفتن به شوهر یا فرزندان از طرف دوستی باشد که رابطه نامشروع دارد. تعیین تاریخ عزیمت و سپس رعایت آن می تواند راه حلی برای کودک بزرگسالی باشد که هنوز در خانه زندگی می کند و کمبود دارد. انگیزه. یکی از عزیزانی که با اعتیاد دست و پنجه نرم می کند ممکن است تصمیم بگیرد که هرگز ندهد پول به کسی که نیازمند است
گلس موافق است که تعیین محل خط کشی می تواند چالش برانگیز باشد. این که از خود بپرسید در صورت انطباق با درخواست چه احساسی خواهید داشت، یک قانون سرانگشتی خوب است.
"آیا رنجش یا عصبانیت را تجربه خواهید کرد؟" گلس توصیه میکند که آن را رد کنید. اگر بتوانید آن را بدون انتظار چیزی انجام دهید (یعنی بدون انتظار تشکر، بدون پیشبینی اینکه آنها به شما لطفی دارند، بدون اینکه پیشبینی کنید که شما را میپرستند و غیره) انجام دهید.
او میافزاید: «پیشبینی نکنید که بار اول درست میشوید.
به گفته گلس، تجربه ممکن است به ما در مورد مرزها بیاموزد. «اشتباهات قابل قبول هستند. هیچ اقدام ایده آلی وجود ندارد.» ممکن است برای همه کثیف باشد.
ترسیم مرزها در ماسه می تواند به عنوان الهام گرفتن برای توقف درگیر شدن در عمل آسیب رسان. تصمیمی که والدین آنها برای اخراج آنها اتخاذ کردند، به عنوان کاتالیزوری برای وایلدسمیت و لو برای ثبت نام خود در درمان عمل کرد.
اما به گفته لو، شما نمی توانید به آن تکیه کنید، بنابراین باید تصمیمات شخصی گرفت با آگاهی از این که آنها نمی توانند دیگران را مجبور به تغییر کنند.
به گفته لو، "این برای همه متفاوت است." سخنران گفت: «تا زمانی که ما آماده نباشیم، اوضاع تغییر نخواهد کرد، و می توان ما را حبس کردند، کتک زدند، و دعا کردند.»
زمان خودمراقبتی را برنامه ریزی کنید.
در هر بحرانی، مدیریت موقعیت ممکن است غالباً بر حفظ سلامت روانی او اولویت داشته باشد.
به گفته تریسی، مراقب اغلب نیاز به مراقبت از خود دارد، اما مطمئن نیست که چگونه ادامه دهد. لو و وایلدسمیت ابتدا به خانوادهها در بحرانهای طولانی توصیه میکنند که برای خودشان مشاوره بگیرند و از دیگران کمک بگیرند.
حتی اگر تنها پس از پیاده کردن عزیزانشان در یک جلسه AA، به یک کتابفروشی بروید، برای اعضای سیستم پشتیبانی یک فرد بسیار مهم است که سرگرمی ها و تلاش های خود را پیدا کنند.
لو پیشنهاد میکند برخی از فعالیتها را پیدا کنید که به تنهایی از انجام آنها لذت میبرید. خانوادهها باید کنترل را کنار بگذارند و دست از کار بکشند.
به گفته تریسی، نادیده گرفتن اصول اولیه، مانند تغذیه سالم و استراحت کافی، ممکن است ساده باشد. مهمترین عنصر روال مراقبت از خود او یک ارتباط معنوی است. او تأکید می کند که برای حمایت معنوی از دیگران، باید آن را نیز در اختیار داشت.
4 سوالی که باید هنگام تصمیم گیری در مورد کمک کردن یا کمک به یک عزیز در نظر بگیرید
درست است که یک دوست نیازمند واقعاً یک دوست است. یک دقیقه صبر کن. حتی با بهترین نیت، ممکن است گاهی اوقات با بدتر کردن وضعیت بد برای همان افرادی که میخواهیم به آنها کمک کنیم، به خود آسیب برسانیم. در اینجا چند تله وجود دارد که باید هنگام عبور از این منظره خائنانه از آنها اجتناب کنید.
1. آیا دست یاری می دهید یا جزوه؟
شما میتوانید محیطی را ایجاد کنید که در آن کسی میتواند تصمیمهای بد بگیرد بدون اینکه مجبور باشد با عواقب آن مواجه شود، اگر پولی بدهید که در نهایت صرف مواد مخدر شود، برای پنهان کردن رابطهتان دروغ بگویید، بد بودن اوضاع را از سایر اعضای خانواده و دوستان پنهان کنید. کسی را از موقعیت های دشوار نجات دهید یا همیشه خود را در دسترس قرار دهید بدون توجه به اینکه چقدر خواسته های نامعقول است. در هر دو طرف رابطه، خشم، انتظارات غیرمنطقی و بی اعتمادی را نیز تقویت می کند. وابستگی فقط منجر به وابستگی بیشتر می شود تا فداکاری.
2. آیا وابستگی به دادن دارید؟
خدمت به دیگران احساس خوبی به ما می دهد زیرا دوست داریم برای کسی احساس اهمیت کنیم. هیچ چیز در مورد آن اساساً بد نیست. با این حال، میل خودمان به مورد نیاز بودن میتواند ما را به سمت وابستگی به هم سوق دهد، زمانی که کمک کردن به طرف مقابل برای ما به همان اندازه که برای او نیاز است، تبدیل میشود. در نتیجه رفتار بد بیشتر ریشه دوانده و دو نفر در یک موضوع شریک می شوند.
3. آیا به نفع کمک به این یک نفر از افراد دیگر در زندگی خود چشم پوشی می کنید؟
البته، شرایطی وجود دارد که در آن لازم است همه چیز را متوقف کنید. با این حال، برخورد با افرادی که همیشه دردسر ایجاد می کنند، همه ما را خسته می کند و ممکن است باعث شود از دیگرانی که مایل به توجه ما هستند غافل شویم. زمان آن رسیده است که ارزیابی مجدد کنید که آیا دیگران - همسر، فرزندان، دوستان و خانواده - در پشت صندلی به سمت فرد «نیازمند» قرار می گیرند یا خیر. شما نباید تمام توجه و انرژی خود را روی یک نفر متمرکز کنید. دوره زمانی.
4. آیا احساس می کنید که خسته شده اید؟
ممکن است برای سلامت روحی و روانی شما مضر باشد که مشکلات دیگران را در آستین و در قلب خود حمل کنید. از علائم روانی آگاه باشید فشارمانند بی خوابی، غمگینی، خستگی و مشکلات جسمی. برای مشاوره، تجدید قوا و استراحت وقت بگذارید. همیشه به خاطر داشته باشید که تا زمانی که خودتان خوب نباشید نمی توانید به درستی به کسی که مشکل شخصی را تجربه می کند کمک کنید.